تو مهربان بودی شبیه نور دستت پر از گرما و برکت بود
هرجا که میرفتی، اُمید آنجا، چون ابر میبارید و رحمت بود
تو نور بودی، دشمنِ ظلمت در تو هزاران کهکشان جاری
میشد تماشا کرد قلبت را خواند از نگاهی که به ما داری
ای چهرهات مانند «ابراهیم» ای لحنِ تو آیاتی از ایمان
از هیبتِ نام تو میلرزید هر کس که دشمن بود، چون شیطان
با تو چه آسان بود در «میدان» آیینه در آیینه معنا شد
آری، به وقتِ «انتقامِ سخت» جانانه، چون «قاسم» تماشا شد
تو انتخاب نابِ ما بودی حتی خدا هم انتخابت کرد
اردیبهشتی از بهشتش را مُهر شهادت زد، به نامت کرد
با تو گذر کردیم از آتش «برداً سلاماً» * چشمهی زمزم
«برداً سلاماً» وعدهی حق است ای نسلِ ابراهیمی ِآدم
*برداً سلاماً: اشاره به آیه قرآن درباره وقتی حضرت ابراهیم به دستور نمرود به آتش انداخته شد و به امر خداوند آتش بر او سرد و گلستان شد. (آیه ۶۹ سوره انبیاء)